نگاه
- يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۸ ق.ظ
روبروی هم ایستاده ایم
حرفی نداریم
تو به من نگاه میکنی
من به چشم هایت
حال که وقت رفتن شده
انگار یک عمر دلتنگت بوده ام
بغض و حلقه اشک درون چشم هایت
تمام وجودم را سست کرده
انگار من در همین لحظه تمام می شوم
و باید تا آخر عمر همین جا بیاستم و تورا نگاه کنم
واژه ای که این حس و حال را بیان کند نیست
یا در توان من نیست
حرفی ندارم
تو به من نگاه میکنی
من به چشم هایت
یزدان _جلیلی